جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

به دلیل تعمیرات خطوط تلفن، از تاریخ 26 لغایت 28 فروردین تمامی خطوط تلفن شرکت قطع می‌باشد؛ به منظور ارتباط با کارشناس‌های شرکت از طریق پیام‌رسان‌های تلگرام و واتس‌آپ، پاسخگوی شما خواهیم بود.

تحول دیجیتال

تکنولوژی های لازم برای تحول دیجیتال واقعی

در مطلب هفته گذشته ( بخوانید تکنولوژی RFID اولین قدم برای تحول دیجیتال ) در مورد این که چرا تکنولوژی RFID را پایه ای برای تحول دیجیتال می شمارند، صحبت کردیم. این هفته می خواهیم به توضیح چگونگی ترکیب RFID با دیگر تکنولوژی ها به منظور ایجاد تحول در روش تجارت شرکت ها بپردازیم.

 

[padding right=”10%” left=”10%”]

اولین قدم هر شرکت به سمت تحول دیجیتال و از بین بردن دیوار میان دنیای واقعی و مجازی، توانایی شناسایی، دنبال کردن و مدیریت تمام اشیا فیزیکی است. این اشیا فیزیکی پوشه ها، دستورالعمل ها، ابزار، محصولات، مخازن، وسایل نقلیه، قطعات، مواد اولیه، کارهای در حال انجام، موجودی اموال و انبار و بسیاری موارد دیگر را شامل می شود. این گونه وسایل که معمولا قیمت بالایی ندارند و فاقد منبع تغذیه می باشند را می توان با استفاده از تگ های UHF RFID رهگیری کرد.

برای وسایل بزرگ تر و با ارزش تر که معمولا دارای منبع تغذیه نیز می باشند، از روش های دیگری مانند فرستنده های Active RFID، بلوتوث کم انرژی (BLE – Bluetooth Low Energy)، اتصال بی سیم Wi-Fi، فرستنده ها و گیرنده های ZigBee، و یا هر روش دیگری که بر پایه اتصال دو طرفه رادیویی باشد، استفاده می شود. امروزه افراد، این روش ها را معمولا با نام اینترنت اشیا (IoT–Internet of Things) می شناسند. این در حالی است که اولین بار لفظ اینترنت اشیا به منظور شناساندن تکنولوژی passive RFID ابداع شده است.

مرحله بعدی در تحول دیجیتال شامل دانستن وضعیت اشیا در دنیای واقعی است. به طور مثال اگر ابزاری در کارخانه ای بیش از اندازه گرم می شود، کسی از آن مطلع نمی شود تا زمانی که موتور دستگاه بسوزد و دستگاه از کار بیفتد. ای در حالی است که با استفاده از یک سنسور IoT (متصل به اینترنت – فارغ از روش اتصال)، وضعیت غیر عادی دستگاه به صورت زنده قابل گزارش دهی است. از این رو، کارگران قبل ایجاد خسارت از مشکل مطلع می شوند و دستگاه را برای تعمیر می فرستند.

سنسور های Passive RFID در این حوزه می توانند شرکت ها را از مشکلاتی چون وجود آب ویا رطوبت در داخل انبار قطعات، افزایش فشار در محفظه ای خاص ویا قرارگیری پالتی از اجناس در مکانی گرم تر از دمای نگه داری آن جنس مطلع سازند. اطلاع داشتن از وضعیت اشیا به کامپیوتر ها این اجازه را می دهد که مدیران را از مشکلاتی مانند زمان خرابی مواد غذایی در چرخه عرضه مطلع کنند.

تکنولوژی RFID و دیگر تکنلوژی های مبتنی بر رادیو، تنها راه دادن دید از دنیای واقعی به کامپیوتر ها نیستند. بارکد های دو بعدی (QRcode) می توانند، در شرایطی، جایگزین مناسبی باشند. البته با در نظر داشتن این شرط که جهت گیری اشیا به گونه ای باشد که بارکد توسط دستگاه به درستی خوانده شود. ویدئو نیز ابزار قدرتمند دیگری در این حوضه است. از دوربین ها می توان جهت بررسی و آنالیز حرکت خریداران در سرتاسر فروشگاه استفاده کرد. همچنین در پروژه ای مانند آمازون گو (Amazon Go)، از قدرت دوربین و بینایی ماشین استفاده شده است تا مشتریان بدون مراجعه به صندوق جهت پرداخت، صرفا محصول مورد نظر خود را برداشته و بعدا از طریق حساب کاربری و تلفن همراه هوشمند خود اقدام به پرداخت نمایند.

البته بارکد های دو بعدی ( یا همان QRcode ها) و ویدئو نمی توانند شما را از محتویات داخل یک جعبه با خبر کنند. علاوه بر این، قدرت پردازش کامپیوتری قابل توجهی برای آنالیز کردن ویدئو ها لازم است. از این رو، این تکنولوژی ها نوعی مکمل برای سیستم های مبتنی بر RFID به حساب می آیند. وظیفه اصلی این تکنولوژی ها، کمک به حصول اطمینان شرکت ها از ردیابی تمامی چیز هایی است که نیاز به ردیابی دارند. حتی چیز هایی که نمی توان به آن ها تگ الصاق نمود، مانند مشتریان.

مرحله سوم تحول دیجیتال، مرحله در اختیار کامپیوتر قرار دادن کنترل اشیا در دنیای واقعی است. ارتباط رادویی با باتری، ابزاری است که علاوه بر فراهم کردن داده های موقعیت مکانی به صورت زنده، اجازه کنترل شدن توسط کامپیوتر را نیز به ما می دهد. به عنوان مثال، یک شرکت می تواند یک تگ Active RFID به هر یک از کارکنان خود اختصاص دهد. زمانی که یکی از کارکنان قصد استفاده از یک ابزاری را داشته باشد، تگ فرد خوانده شده و سیستم می تواند بررسی کند که آیا آن شخص مجوز استفاده از آن جسم خاص را داراست یا نه. اگر جواب منفی باشد، سیستم با فرستادن سیگنالی به آن ابزار، از روشن شدن آن جلوگیری می کند. این یک کاربرد معمول از فناوری اطلاعات (IT) است. ( می توانید برای دیدن یک نمونه این خبر را بخوانید: راهکار RFID برای جلوگیری از عملیات های تروریستی در فرودگاه ها )

در این مرحله، اگر نیاز به تصمیم گیری های پیچیده تری باشد، می توان از قدرت هوش مصنوعی (Artificial Intelligence – AI) نیز استفاده کرد. به عنوان مثال، یک خواربار فروشی را در نظر بگیرید. در این فروشگاه، تگ های Passive RFID می توانند، اجناس موجود در انبار و تاریخ انقضای آن ها را شناسایی کنند. اگر سیستم تشخیص دهد که تاریخ انقضا محصولی خاص نزدیک است و یا اینکه با توجه به داده های گرفته شده از سنسور ها مشخص شود که آن محصول در دمای مورد نظر نگهداری نشده است و می بایستی زود تر به فروش برسد، هوش مصنوعی می تواند با توجه به شرایط، قیمتی مطلوب برای محصول محاسبه کرده و اولویت آن محصول در صف فروش را تغییر دهد تا آن محصول قبل از خراب شدن، به فروش برسد و از ایجاد ضرر جلوگیری شود. هم چنین سیستم می تواند با فرستادن دستور لازم به تگ های محصولات، قیمت جدید را درون سیستم بروزرسانی کند.

این مرحله از تحول دیجیتال، قسمتی است که می تواند برای شرکت ها هیجان انگیز شود. از این مرحله شرکت ها می توانند تصمیمات هوش مصنوعی را در هر مرحله از چرخه حیات هر یک از محصولات و یا ابزار و وسایل خود اعمال کنند. علاوه بر آن می توانند این داده ها را با شرکا خود نیز به اشتراک بگذارند تا آن ها نیز بتوانند کسب و کار خود را بهینه تر کنند و در نهایت، آثار مثبت این تغییرات را در تمام مراحل خرید و فروش خود مشاهده کنند.

آخرین مرحله از مراحل تحول دیجیتال، جمع آوری داده های دیجیتال از منابع خارج شرکت و استفاده از آن ها جهت آنالیز ابر داده (Big-Data Analysis) و بهبود هر چه بیشتر فرآیند ها می باشد. شرکت ها ممکن است با اضافه کردن داده هایی مانند آمار جمعیت، اطلاعات هواشناسی، داده های اقتصادی و مباحثی که در شبکه های اجتماعی در حال رشد هستند به داده های خود و آنالیز آن ها، به روش های جدیدی برای کاهش هزینه ها، افزایش فروش و در حالت کلی، کارآمد کردن هر چه بیشتر کسب و کار خود دست یابند.

برای مثال، یک شرکت پستی را در نظر بگیرید. این شرکت با رهگیری و آنالیز الگو های هواشناسی به این نتیجه رسیده است که زمانی که طوفان هایی بزرگ تر از اندازه ای خاص، به شهر شیکاگو می رسد، باعث ایجاد تاخیر در پرواز هایی می شود که از شیکاگو به عنوان مسیر مواسلاتی استفاده می کنند و این امر باعث تاخیر در رسیدن به موقع بسته های پستی به مقصد می شود. این شرکت می تواند با کمک گرفتن از هوش مصنوعی (AI)، پرواز های مرسوله های خود را به گونه ای تغییر دهد که تاخیر احتمالی مسیر شیکاگو باعث تاخیر در موعد رسیدن بسته ها به شهر سوم نشود. به طور همزمان، سیستم، ربات ها و کارگران را از این تغییر مسیر مطلع می کند. پیدا کردن و اعمال این تغییر مسیر بر روی بسته هایی که خود دارای تگ RFID نیز هستند، کاری آسان و کم هزینه است.

خرده فروشی ها می توانند با آنالیز ابر داده ها به مسائلی مانند تاثیر کاهش 1 درصدی رشد اقتصادی در اتحادیه اروپا بر روی میزان فروش کسب و کار خود دست یابند. در ادامه هوش مصنوعی می تواند با توجه به این پیشبینی، نوع فروش و تنوع محصولات را تنظیم کند.

البته اکثر شرکت ها، تحول دیجیتال را به صورت مرحله ای و یکی پس از دیگری طی نمی کنند. روش معقول تر برای شرکت ها، انجام دادن تمام مراحل به صورت همزمان است. چرا که بازگشت سرمایه و ارزش افزوده این کار به قدر زیادی بزرگ است. البته مهم ترین قسمت این کار برای شرکت ها، داشتن یک نقشه راه روشن به جهت چگونگی انجام این دگرگونی علاوه بر تکنولوژی هایی که شرکت برای این تحول نیاز دارد، است. این در حالی است که برای بیشتر کسب و کار ها، تکنولوژی RFID جز کلیدی این تغییر است.

[/padding]

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا
به بالای صفحه بردن